به گزارش بخش خبری آروشا به نقل از خبرگزاری شانا،
نباید دست روی دست بگذاریم، این راهبرد خطاست در حالی که دنیا با راهبردی خاص و روشن کار خود را در حوزه انرژی پیش میبرد. نباید بگذاریم تصمیمهایمان تنها در وقت بحران گرفته شود آنگاه به اتهام زنی علیه یکدیگر روی بیاوریم. دگرگونی در شرایط بازار و ایجاد بحران بر اثر مازاد عرضه نفت سبب شد تا با فشارهای وارد شده به تولید نفت ایران، صادرات را محدود کنند.
شرکت روغن صنعت آروشا فروش و پخش محصولات مرتبط با ضد یخ در سراسر ایران
با مرور آمار و اطلاعات آن زمان در تراز عرضه و تقاضا شاهد مازاد 2 میلیون بشکه در روز بودیم که ادامه آن وضع به راحتی میتوانست به حذف ایران از بازار منجر شود؛ البته در این میان نباید نقش عربستان را فراموش کرد.
عربستان از سال 2013 به شدت به دنبال افزایش ظرفیت تولید نفت خام خود و این رقم را به بیش از 11.5 میلیون بشکه در روز رساند. با نگاهی مقایسهای به تولید عربستان و آمریکا میتوان گفت با توجه به شرایط به وجود آمده آن دوران، شرایطی ایجاد شد که عربستان را به راحتی از بازار کنار گذاشتند.
ادامه این روند، تولید ایران را به 500 هزار بشکه در روز محدود میکرد، در حالی که پیش از آن به دلیل شرایط موجود در بازار نمیتوانستند ایران را به راحتی کنار بگذارند، اما به دلیل تحولات ساختاری در بازار و مازاد عرضه، شرایطی فراهم شد که ایران تحت فشار قرار گیرد و از بازار حذف شود.
تولید نفت خام ایران در سال 2008 روزانه سه میلیون و 600 یا سه میلیون و 300 هزار بشکه بود و از این طریق سهم خود را از بازار پس گرفتیم.
بر اساس گزارشهای موجود، زمانی این سهم در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) نزدیک به 13 درصد بود و باید به دنبال احیای این مقدار در بازار باشیم.
حال باید دید که در دوران تحریم چه اتفاقی رخ داده است که ما از این مقدار دور شدیم. یکی از دلایل آن نخریدن نفت از ما و دیگری مشکلات فراروی توسعه صنعت در کشور بود. مثال بارز آن عراق است که به راحتی در آن دوران سرمایهگذاری کرده و تولید خود را از دو میلیون و 900 هزار تا سه میلیون و 400 هزار بشکه در روز رسانده بود.
اگر تحریم اتفاق نمیافتاد، در حالت بدبینانه، ظرفیت تولید روزانه حدود چهار میلیون و 200 هزار بشکه در روز داشتیم، اما با توجه به اینکه کشورهای عضو اوپک پایبند به هیچ تعهدی نبودند و با ظرفیت کامل تولید میکردند، این پرسش مطرح است که چرا ما تولید نمیکردیم؟ در پاسخ باید گفت؛ یکی از الزامهای بازگشت به سهمیه خودمان در بازار، سرمایهگذاریهای به موقع بود که متاسفانه این کار انجام نشد. البته باید گفت که اقدامهای مهمی برای تحقق این موضوع صورت گرفت و یکی از آنها مذاکرات به موقعی بود که توانستیم سهم خود را از بازارهای عربستان، عراق، کویت و امارات پس بگیریم.
نباید فراموش کرد که تقاضا در آن زمان ضعیف بود و مازاد عرضه داشتیم، بنابراین پس گرفتن سهم خود از بازار و ورود به آن کار بزرگی بود، کسی باور نمیکرد که بتوانیم روزانه یک میلیون بشکه صادرات خود را افزایش دهیم و از نظر فنی توانایی بازگشت به بازار را داشته باشیم.
حال باید گفت که برای یافتن مشتریان سنتی یا جدید به راهبرد نیاز داریم، زیرا با بلند مدت بودن قراردادها نیاز به تعهدهای اخلاقی میان 2 طرف احساس میشود و تا زمانی که بازگشت به بازار به راحتی انجام شود، از زیربار تعهدهای خود شانه خالی نکنند.
ما برای رفع مشکلات موجود بهتر است در کنار تصمیمگیری، سرعت عمل نیز داشته باشیم. اگر به سرعت تصمیم نگیریم، بازار ـ به خصوص اوپکیها ـ راهبرد خود را تغییر میدهند که در راس آن عربستان قرار دارد، یکی از عمدهترین خطرها، تقاضای نفت است و اگر بخواهیم به قیمتهای 60 دلار به بالا برسیم، باید انتظار داشته باشیم که 10 سال آینده سهم اوپک از بازار این نباشد. باید بدانیم که قیمت سوختهای جایگزین 100 دلار نیست و در حد 60 دلار وارد بازار میشود و مطمئن باشیم که مصرفکنندگان مشکلی با قیمت 60 دلار ندارند و به دنبال امنیت عرضه و جایگزینی سوختهای پاک هستند، از این رو نفت سوختی است که در این میان فدا می شود.
در یک جمعبندی میتوان گفت که با اجرای برجام، امکان حذف ایران از بازار نفت و کاهش درآمدهای ارزی حاصل از آن تا حد صفر وجود ندارد. شرایط بازگشت مجدد ایران به بازار نفت فراهم شده و بنابر این با افزایش تولید نفت به حدود 4 میلیون بشکه در روز، بخش عمدهای از سهم خود را در بازار پس گرفته ایم.
نکته دیگر هزینههایی است که در صورت محدود شدن تولید نفت به سیستم اقتصادی کشور تحمیل میشد، بستن و سپس بازکردن شیر هر چاه و حتی کاهش جریان تولید از هر چاه میتواند هزینههایی را به سیستم تحمیل کند که در صورت اعمال تحریمها و شاید حذف ایران از بازار نفت میتوانست اتفاق افتد و اجرای برجام از تحمیل هزینههای بیشتر بر صنعت نفت جلوگیری کرد.
همچنین منابع ارزی نفتی محبوس شده در دیگر کشورها آزاد شد و جریان درآمدهای ارزی نیز تداوم یافت و شاهد اثر القایی آن در دیگر بخشهای اقتصادی هستیم. اکنون مدتی است که شرایط لازم برای ایجاد ثبات نرخ ارز برای دولت فراهم آمده تا اثر تورم ناشی از واردات کالا را نیز مدیریت کند. صادرات کالاهای پتروشیمی نیز ضمن اینکه شرایط رشد این صنعت را فراهم میآورد، منبع جدیدی از منابع ارزی را در اختیار اقتصاد قرار میدهد. بنزین با کیفیت بالا نیز فراهم شده است تا ضمن حمایت از محیط زیست، آثار نامطلوب و بیماریزای ناشی از مصرف بنزین با کیفیت پایین و غیراستاندارد حذف شود.
رئیس پژوهشکده اقتصاد انرژی