به گزارش بخش خبری آروشا به نقل از خبرگزاری شانا،
جنگ هیچ مرزی نمیشناسد، صدای پایش که برسد، هر آبادی را یکسر ویران میکند، این میان چه آبادانیها و تلاشهایی که رنگ خرابی می گیرد. اینجاست که صحبت از دفاعی میشود که مقدس است؛ جانهایی که وقتی رنگ دفاع به خود میگیرند، دیگر خود را نمیبینند و این حفاظت از کشور است که حرف اول و آخر را میزند.
شرکت روغن صنعت آروشا فروش و پخش محصولات مرتبط با روغن کمپرسور برودتی در سراسر ایران
به گزارش شانا به نقل از نشریه مشعل، جنگی که به ما تحمیل شد، از جمله اهدافش این بود که چوبی لای چرخ اقتصاد کشور گذاشته شود و صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران هم از این آسیب و گزند در امان نماند و حملات دشمن، بخش عظیمی از صنعت کشور را مورد هدفگذاری و حمله قرار داد و روند صعودی و رو به پیشرفت آن را نشانه رفت. پس از آن با وجود تهاجم دشمن، اقتصاد کشور از جمله پتروشیمیها بار دیگر روی پای خود ایستادند و قد برافراشتند و برای کشور نقش آفرینی کردند.
در این گذار، حملات و بازسازیها در صنعت پتروشیمی به اختصار مورد بررسی قرار داده شد:
مجتمع پتروشیمی شیراز
با آغاز جنگ تحمیلی، مجتمع پتروشیمی شیراز برای جلوگیری از حملات احتمالی دشمن، با تشکیل ستاد بحران و پدافند غیرعامل، خود را برای مقابله تجهیز کرد و تا 6 سال پس از آن که نخستین بمباران صورت گرفت، به تولید ادامه داد.
این مجتمع را دشمن دوبار و با فاصله حدود هفت ماه بمباران کرد، بنابراین دو بار بازسازی شد و تولید خود را آغاز کرد.
نخستین بمباران و بازسازی
نخستین بمباران هوایی پتروشیمی شیراز در تاریخ 6 آبان 1366 حدود ساعت 12:02 دقیقه رخ داد. این بمباران، سبب شهادت سه تن، مجروح شدن تعدادی از کارکنان مجتمع، خسارات مالی و بسته شدن واحدها شد.
عملیات پاکسازی نقاط منهدم شده و بازسازی واحدها با تلاش شبانه روزی کارکنان و براساس برنامه تنظیمی به اجرا درآمد و واحد آب در تاریخ 10 آذر 66 و واحد آمونیاک در تاریخ 1 بهمن 66 راه اندازی شد.
بازسازی واحد آب، پایانه، واحد نیروگاه، برجهای خنک کننده، واحد آمونیاک، کورهها آغاز شروع شد و بازسازی واحدها مطابق برنامه با استفاده از توان نیروهای کارگری 53 هزار و 585 نفر روز بدون احتساب نیروهای کارمندی و سرپرستی با موفقیت پایان یافت. این اما نقطه پایان و بازسازی پس از جنگ نبود...
دومین بمباران و بازسازی
حدود ساعت 11 صبح 14 اردیبهشت سال 1367، برای دومین بار مجتمع پتروشیمی شیراز بمباران شد. متاسفانه در جریان این بمباران، خسارات زیادی به واحدهای مجتمع وارد آمد.
عملیات پاکسازی و پیاده کردن قطعات منهدم شده در 10 روز انجام شد و به موازات آن، بازرسی و بررسی نقاط آسیب دیده برای تعیین حجم کارها صورت گرفت.
عملیات بازسازی از تاریخ 24 اردیبهشت 67 به طور 24 ساعته آغاز شد و پنج روز زودتر از موعد به پایان رسید.
باردیگر بازسازی خطوط لوله ارتباط بین واحدها، برج های خنک کننده، واحد آمونیاک، کورهها، ظروف و مبدلها، کارهای فلزکاری و قطعه سازی، بازسازی ماشین آلات واحد آمونیاک، بازسازی دستگاه ها و ادوات برقی، بازسازی دستگاهها و ادوات ابزار دقیق، عملیات بازسازی واحدهای بمباران شده با صرف نیروی انسانی 28 هزار و 48 نفر ساعت بموقع و با موفقیت پایان یافت.
مجتمع پتروشیمی رازی
مجتمع پتروشیمی رازی، پس از اولین بمباران چهارم مهر ماه 59 تا تاریخ 3 خرداد 64 مورد تهدید جدی واقع نشد و از این تاریخ به بعد، بیش از 9 بار در سالهای 1364، 1365 و 1366 و آخرین بار در تاریخ 28 تیر ماه 67 (یک روز بعد از قبول قطعنامه) مورد شدیدترین حملات هوایی قرار گرفت که هر بار حدود 3 دقیقه و با بیش از 36 هواپیما بود، به طوری که دریکی از حملات، بیش از یکصد راکت و بمب به مجتمع شلیک شد.
شدیدترین بمبارانها در تاریخ های 31 مرداد 66 و یکم شهریور ماه همان سال دو روز پشت سر هم و گاهی در دو نوبت انجام شد و 31 مرداد ماه 66 انبار قطعات یدکی مجتمع مورد اصابت قرار گرفت و خسارت کلی دید و بیش از یک میلیارد ریال به قیمت دفتری معادل 15 میلیون دلار به انبار مجتمع خسارت وارد شد.
از سویی، در آخرین بمباران مجتمع که در تاریخ 28 تیر ماه 67 و پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، از طریق هواپیماهای رژیم متجاوز عراق انجام گرفت، خسارات کلی به این شرح به مجتمع وارد شد:
خسارات وارده به مجتمع در طول جنگ تحمیلی، به لحاظ بمباران های هوایی بالغ بر هفت میلیارد ریال است، البته مهمترین زیان وارده به شرکت، توقف تولید و هزینه نگهداری تاسیسات و کارکنان بوده که حدود 75 میلیارد ریال برآورد می شود.
اینگونه بود که عملیات پدافند به شکل بسیار مطلوب با چیدن کیسه های شنی و بشکه در اطراف دستگاهها، واحدها، تاسیسات و ساختمان های مجتمع، این دستگاه ها را از اصابت ترکش و موج انفجار مصون نگه داشت و از این طریق، میزان خسارات وارده به حداقل ممکن تقلیل یافت.
به دلیل نبود امنیت ناشی از جنگ تحمیلی 384 هزار و 169 تن گوگرد با مشکلات بسیار با کامیون به بندرعباس حمل و صادر و بخشی از هزینه های ارزی مجتمع تامین شد. پس از پذیرش قطعنامه نیز مقدار 96 هزار و 144 تن گوگرد از طریق 5 فروند کشتی از اسکله اختصاصی مجتمع صادر شد که این کار به 10 سال خارج از سرویس بودن تاسیسات بارگیری و پرداخت غرامت دیر کرد پایان داد.
مجتمع پتروشیمی بندرامام
جنگ تحمیلی که رخ داد، سه روز پس از آن از سوی شرکت ژاپنی به پیمانکاران ژاپنی دستور داده شد به مجتمع وارد نشوند. چهار روز پس از جنگ، مجتمع پتروشیمی بندرامام، برای نخستین بار مورد حمله هوایی دشمن قرار گرفت و از این تاریخ، پیمانکاران ژاپنی در کمپ B و ایرانیها و ژاپنیهای اعزامی از شرکت توسعه پتروشیمی ایران، در کمپ ماهشهر ماندند و به مجتمع وارد نشدند. نزدیک به 750 نفر ژاپنی مستقر در منطقه ماهشهر، از 20 مهرماه 1359 با اتوبوس و از راه شیراز و اصفهان به تهران منتقل و سپس راهی ژاپن شدند.
پس از جنگ، سیاست کاهش هزینه ها به کار گرفته شد و به موازات آن، تعداد کارکنان بیش از نیاز شرکت نیز کاهش یافت.
پس از جنگ و خروج ژاپنی ها از منطقه ماهشهر، نزدیک به 19 هزار نفر از جنگ زدگان خوزستانی در کمپ B مستقر شدند و این کمپ، به استانداری خوزستان واگذار شد. بیش از 3 هزار نفر از کارکنان ایرانی شرکت پتروشیمی ایران – ژاپن و خانواده های آنان و نیز کارکنان شرکت ملی نفت ایران و سازمان های دولتی و نهادی درگیر در جنگ و تیم بهداری شرکت ملی نفت ایران، در کمپ ماهشهر اسکان داده شدند.
در سال 1359 مجتمع پتروشیمی بندرامام، 6 بار مورد حمله هوایی دشمن قرار گرفت.
در سال 1361، ادامه جنگ تحمیلی، تاثیر نامطلوبی بر کارهای ساختمانی گذاشت و عملیات پیشبینی شده برای بازسازی مجتمع را به تاخیر انداخت. از سوی دیگر، تلاش بر آن بود تا عملیات حفظ، نگهداری و بررسی فنی واحدهای گوناگون، رنگ آمیزی لوله ها و افزار دیگر و اسکله شماره یک صورت گیرد تا از خسارت بیشتر به وسایل موجود و ماشین افزار نصب شده، جلوگیری شود. شمار اعضای هیئت مدیره شرکت، از 8 نفر به 10 نفر افزایش یافت.
برای بررسی وضعیت مجتمع و انجام تعمیرهای ممکن، گروهی از افراد فنی ایرانی، از تهران راهی مجتمع شدند تا گزارشی را برای بازسازی واحدهای مجتمع و سازمان نیروی انسانی برای این کار تهیه کنند. این گزارش، تهیه و برای دریافت پیشنهادها و دیدگاه های شرکت توسعه شیمیایی ایران به توکیو فرستاده شد. افزون بر آن، نیروهای ایرانی جداسازی بخش های آسیب دیده از جنگ تحمیلی در واحدهای AR-VC-CA-DN را انجام دادند.
کمیته بررسی مطالبات پیمانکاران جلسات مختلفی داشت، همچنین هیئتی 11 نفره به سرپرستی یاماگوچی 30 اردیبهشت ماه 61 برای ادامه گفتوگوهای دور چهارم، به تهران وارد شدند و از یکم تا پنجم خرداد ماه همان سال، در 2 نشست با مسئولان شرکت ملی صنایع پتروشیمی گفت وگو کردند و روز ششم خرداد ماه 61 راهی ژاپن شدند.
مجتمع پتروشیمی آبادان
در جریان جنگ تحمیلی، پتروشیمی آبادان به علت نزدیکی به مرز و امکان خرابی با توپخانه و حتی خمپاره، بیشتر از دیگر مجتمع های پتروشیمی صدمه دید که بخشی از آن در ادامه میآید:
واحد 500 – تولید ای – دی – سی (اتیلن دی کلراید)
این واحد به هنگام آغاز جنگ به طور معمولی بسته و ای – دی – سی موجود در دستگاهها تخلیه شد، اما به علت نبودن آب، دستگاهها شسته نشدند و این موضوع سبب خورده شدن بخشهایی از آن شد.
بیشتر دستگاهها بر اثر ترکش و یا اصابت مستقیم خمپاره و گلوله صدمه دیدند.
واحد 600 – تولید وینیل کلرید
این واحد در ساعت 5:30 دقیقه روز 15 شهریور 59 به علت بالا رفتن فشار کویل کورهها بسته و سپس اقدام به کک زدایی شد. علاوه بر آن، یک سری برنامه شستوشو دستگاه های فرآیندی، بازرسی فنی و تعمیراتی نیز انجام و تدارکات اولیه برای راه اندازی صورت گرفته بود که جنگ تحمیلی آغاز شد. پس از بازدید و مطالعه خسارت وارده، مقدار خسارات در مجموع به رقم تقریبی 10 تا 15 درصد برآورد شد.
واحد 800 – تولید پروپیلن تترامر
برای بررسی وضع واحد هنگام آغاز جنگ، ابتدا باید نحوه جنگ را بررسی کرد. این جنگ ناخواسته به قدری سریع و بدون مقدمه بود که کسی نتوانست واحد را به صورت معمول تخلیه کند. روز 31 شهریور بدون هیچ مقدمه ای جنگ آغاز و در مراحل اولیه، واحد بسته شد.
بستن واحد پروپیلن تترامر به دو صورت بود؛ یکی موقعی که به حالت نرمال بسته میشد که سیستم کامل تخلیه و سپس راکتور تخلیه و خلا میشد و چند بار با گاز پروپان و گاز خنثی، خلا آن شکسته میشد.
با آغاز جنگ به صورت اضطراری، واحد بسته شد. مایعات موجود در دستگاهها تخلیه و گازهای موجود در آن به سیستم مشعل کارخانه فرستاده شد. در آن زمان برق و بخار آب قطع بود و دستگاه ها خلا نشد، چون آبی وجود نداشت و داخل دستگاهها شسته نشد.
در واحد پروپیلن تترامر خسارت عمده ای که وارد شد، برخورد مستقیم موشک کاتیوشا به برج DA-801 بود که برج صدمه کلی دید.
واحد 900- تولید دی.دی.بی (دودوسیل بنزن)
این واحد به حالت کاملا اضطراری بسته شد. در موقع شروع جنگ به علت وجود فلوییدریک در قسمت اسیدی، هیچ کاری از نظر تخلیه نمی توانست انجام شود. در خلال جنگ و در اثر اصابت ترکش به لوله های قسمت اسیدی، اسید فلوییدریک موجود به بیرون نشت کرد و تخلیه شد، بنابراین احتمال خورندگی در قسمت اسیدی و قسمت خنثی که با بخارهای HF سر و کار داشت، زیاد بود.
در قسمت اسیدی و قسمت خنثی، ترکش های زیادی به دستگاهها و لولهها اصابت کرده و خسارت زیادی وارد شده بود.
افزون بر خساراتی که بر اثر اصابت ترکش خمپاره به وجود آمد، اثر خورندگی نیز در این قسمت واحد 900 زیاد بود و اغلب لوله های قسمت خنثی، یا سوراخ و یا پوسیده شده بودند. در قسمت تقطیر و تفکیک واحد دی.دی. بی، یک موشک کاتیوشا برخورد کرد که حدود 10 متر مکعب از فونداسیون واحد را کند و پایه ها و لوله های خوراک رسانی را خراب کرد. در بقیه قسمت واحدها اثر ترکش خمپاره در روی دستگاهها دیده میشد.
واحد 1000- تولید ای.دی. سی (اکسی کلریناسیون)
هنگام آغاز جنگ واحد 1000 بسته بود و به علت تعمیرات، رآکتور اصلی هم باز شده بود. در مدت 20 روز ابتدایی جنگ، تا حد امکان اقدام های ایمنی و تخلیه انجام شد.
واحد از نزدیک مورد بازدید و بررسی قرار گرفت و اطلاعاتی در مورد نقاطی که مورد اصابت مستقیم گلوله و یا ترکش قرارگرفته بود، جمع آوری شد.
این تنها شرح مختصری است از آنچه بر صنعت پتروشیمی کشور رفته و بدون شک یک گزارش نمی تواند گویای تهاجم خصمانه دشمن باشد.
آنچه اهمیت دارد، صنعتی است که امروز با اقتدار در اقتصاد کشور تاثیر گذار است و روزهای طلایی و استثنایی خود را می گذراند.